غیبت حضرت ولی عصر(عج) طبق تقدیری است که از جانب خدای سبحان مقدر شده و حکمتهایی دارد، شاید یکی از علتها مساعد نبودن موقعیت زمانی باشد؛ همان طور که پیامبران برای ارشاد امت خود قیام کرده ولی به علت جهالت آنان با خطرهای جدی مواجه شدند و بالاجبار از امت خویش دوری گزیدند؛ مانند حضرت رسول اکرم(ص) که برای حفظ جان خود، مدتی را در شعب ابوطالب عموی بزرگوارشان گذراندند.
حضرت ادریس (ع) نیز مدت ۲۰ سال از ترس امت گمراه خود که دعوت او را رد کرده بودند غیبت کردند؛ حضرت موسی (ع) هم مدتی را دور از امت خویش سپری کردند؛ به امید آن که فرصتی پیش آید تا ایشان بتوانند حق را احقاق کرده و باطل را ریشه کن کنند.
اصولا انبیا و اولیا هدفشان به اجرا گذاشتن قانون الهی بوده است؛ به همین دلیل برای حفظ جان خود سعی میکردند تا در زمان مناسب به اهداف خود دست پیدا کرده و سپس تسلیم سرنوشت شوند.
خداوند متعال نیز حضرت مهدی(عج) را برای ریشه کردن هر نوع ظلم و ستم حاکم ذخیره کرده و آن حضرت را تا فرا رسیدن اجل حتمی از بلا محفوظ خواهند داشت و بر خلاف گذشته، ستمگران کوچک و بزرگ فرصتی نخواهند یافت تا خدشهای به وجود نازنین آن یگانه حجت عالم وارد سازند.
دلیل دیگری که میتوان برای غیبت ایشان قایل شد، کثرت گناه و عدم اتحاد و انسجام در میان مسلمانان جهان است، و دیگر، عدم شناخت و نداشتن اطلاعات لازم در مورد آن سرور که سبب تاخیر در ظهور میشود، و علت دیگری که میتوان در مورد غیبت در نظر گرفت، عدم شایستگی و توبه عدهای از افراد و طلب نکردن آن حضرت از جانب خدای منان است، در واقع هر حرکت سویی، سبب تاخیر در ظهور میشود و هر چه غیبت به تاخیر افتد مصیبت و گرفتاریهای مردم جهان هم بیشتر خواهد شد.
علت دیگر غیبت حضرت مهدی(عج) آزمایش همگان است که خداوند برای دوست و دشمن قرار داده است و بدون شک غیبت آن حضرت تا پایان آزمایشات الهی و احقاق نتیجه باقی خواهد ماند.
مساله مهم در زمان غیبت امام زمان، انتظار است؛ انتظار در اعتقاد تشیع داراى محتوائى اصلاحگر، تحرک آفرین و تعهدآور است که عالیترین و ارجمندترین نوع بندگى حق تعالى و در نتیجه برترین عمل و نیکوترین تلاش و جنبش است .
در تفکر شیعى، انتظار به عنوان یک اصل اعتقادى مطرح و در بسیارى از روایات بر ضرورت انتظار قائم تأکید شده است، از اصول فرهنگ انتظار اعتقاد قلبى به ظهور است، در این فرهنگ انتظار نیز مفهومى است با اصالت و سازنده و از عالیترین مکتبهایى است که مىتواند جامعه اسلامى را در راه پیشرفت و تکامل هدایت کرده و به تمام تلاشها ارزش و اصالت بخشد.
از اصول فرهنگ انتظار اعتقاد قلبى به ظهور حضرت مهدى است و منتظر مؤمن باید یقین داشته باشد به اینکه حضرت قائم که امام دوازدهم و فرزند بلاواسطه امام حسن(ع) است از روزى که متولد شده است تاکنون به همین بدن عنصرى زنده و باقى است و روزى ظاهر مىشود و جهان را پر از عدل مىکند. ظهور آن حضرت زمان معینى ندارد که مردم بدانند بلکه احتمال دارد همین امسال اتفاق بیفتد و احتمال هم دارد سالهاى بسیار تأخیر بیفتد.
در فرهنگ انتظار، منتظران چه فرد باشد و یا جامعه و یا امت در حال عبادت و پرستش به سر مىبرند که روح آن عمل بلکه برترین عمل است و به بیان امام على مانند مجاهد تلاشگرى است که در راه خدا و احیاى سنتهاى اسلامى در پرتو اعتقاد راسخ انتظارش در خون خود مىغلطد./