یک شنبه صبح، پای درخت چنارتان
با غربتی عمیق نشستم کنارتان
امّا شما دوباره نبودید و بی دلیل
می چرخد آسمان دلم برمدارتان
روزنامهخوان حرفهای!
جمعهها فقطاز آخرین وقایع دلم خبر بگیرهفتهنامهام هنوز.
ای ابر !
بگو چه حال و روزی داری
وقتی که تورا
به زور
می بارانند .....!