پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

پایگاه خبری تحلیلی کرمان نیوز .......Kerman News

اولین پایگاه خبری - تحلیلی مستقل در استان کرمان/ تا نخواهیم نمی توانیم/ وبلاگ شخصی روزنامه نگار کرمانی محمد هادی شجاعی

آثار تاریخی، آیینه هویت ملی

بت 22 هزار و 750 اثر تاریخی در فهرست آثار ملی کشور، حاکی از تلاش قابل تقدیر نهادهای ذیربط برای شناسایی، و پاسداری از مفاخر و مواریث تاریخی کشورمان است.

با این حال نکاتی در خصوص اهمیت، نحوه و دلایل توجه به آثار تاریخی قابل توجه است. نخست اینکه آنچه از گذشته تاریخی یک ملت باقی مانده است اعم از میراث مادی مانند ابنیه و آثار تاریخی و میراث معنوی مانند سنت ها، رسم ها و تالیفات علمی و فرهنگی، به عنوان شناسنامه و هویت تاریخی و ملی دارای اهمیت است و ریشه تمدنی و فرهنگی ملت ها را تشکیل می دهد. 

ازاین رو پاسداری از آن ها به معنا پاسداشت هویت ملی و عاملی مهم برای تقویت مولفه هایی نظیر اتحاد، انسجام، اعتماد به نفس و خودباوری ملی است، و بی توجهی به آن می تواند زمینه ساز بی هویتی و احساس بی ریشگی نسل های آینده یک کشور باشد. 

از این رو حرکت وسیعی که در سال های اخیر برای ثبت و پاسداری از آثار تاریخی کشور آغاز شده است، حر کتی ملی، هدفمند و مورد حمایت است، و در چارچوب ایجاد انسجام و هویت ملی ضروری به نظر می رسد. 

نکته دیگر ضرورت التزام کامل به اصول پاسداری از مواریث تاریخی است. چنانکه صرف ثبت این آثار، موجب پاسداشت واقعی آن نیست، و باید با تخصیص اعتبار های لازم، عرصه های تاریخی کشور از دسترس سودجویان خارج و زمینه بازسازی و معرفی صحیح آن ها را فراهم کرد. 

به علاوه تلاش برای استفاده از این ظرفیت کم نظیر تاریخی در جهت توسعه صنعت توریسم و گردشگر خارجی ضمن اینکه فرصت معرفی جهانی ایران را فراهم می کند؛ و تلاش غرب را برای منزوی کردن ایران را به ناکامی می کشاند، به پویایی و رشد صنعت توریسم در چارچوب تکالیف برنامه های توسعه و چشم انداز بیست ساله کشور کمک خواهد کرد.

 

دیدار بوش و براون ، ایران هسته ای و فرافکنی مشکلات داخلی

مذاکرات بوش و براون درباره برنامه هسته ای ایران و تاکید دوباره بوش در این زمینه، ناشی از عقده های فرو خفته هشت سال دوره رئیس جمهوری اوست که همه تلاش خود را برای فشار به ایران به کار گرفته است.
 
این مذاکرات و اظهارنظرهای ضد ایرانی جرج بوش، در فاصله کمتر از هشت ماه به پایان دوره ریاست جمهوری وی، در حالی مطرح می شود که اکنون رویای شکست ایران برای بوش به کابوس تبدیل شده است. 

افکار عمومی جهان هنوز به خاطر دارند که جرج بوش در تبلیغات انتخاباتی سال 2000 خود با تهدید جمهوری اسلامی ایران، پا به صحنه سیاسی گذاشت و با ژست پیروزمندانه، وارد عراق شد. این در حالیست که پس از گذشت حدود هشت سال از زمامداری وی در کاخ سفید، دولت وی با شکست در عراق، ناکامی در افغانستان و زخم شکست سال 2006 هم پیمانش، رژیم اسرائیل، در تهاجم 33 روزه به لبنان، رو به روست و در برابر ایران، همچنان در سردرگمی به سر می برد. در این بین، بوش ظاهرا می کوشد با طرح مسائل سیاسی و از راه فرافکنی، به جای حل بحران اقتصادی کشورش، توجه مردم آمریکا را متوجه مسائل خارجی کند. 

ظاهرا بوش امیدوار است کاری را که در مدت 8 سال ریاست جمهوری خود نتوانست در قبال جمهوری اسلامی ایران انجام دهد، در این مدت کم باقیمانده اجرا کند و به زعم خود، سیاست فشار را با متحد خود، گوردون براون، علیه ایران ادامه دهد. 

این در شرایطی است که نخست وزیر دولت کارگری انگلیس نیز در سفر به واشینگتن، با کوله باری از مشکلات با بوش دیدار کرد و با وجود اینکه سعی کرد سطح مذاکرات را به مسائل حاشیه ای و ساده تر محدود کند، رسانه های جهانی از نگرانی های براون در زمینه بحران اقتصادی انگلیس و نحوه فرار از عراق خبر دادند؛ موضوعی که نشان می دهد هر دو متحد، باید پیش از هر چیز متوجه مشکلات داخلی خود باشند و بیهوده گام در راهی نگذارند که پیش تر، اسلاف آنان تجربه کرده و شکست خورده اند.

ایران ، عمان ؛ تحرک جدید در روابط دوجانبه

با سفر معاون پادشاه عمان به جمهوری اسلامی ایران، دو کشور با امضای سه سند همکاری در زمینه های فرهنگی و گردشگری، سیاسی و راهبردی و اقتصادی و گاز، گام مهمی در جهت تحرک بخشیدن به روابط دوجانبه برداشتند.
 
سه سند امضاء شده بین مقامات تهران - مسقط، ناظر به سابقه همکاری های خوب دو کشور در زمینه های سیاسی و اقتصادی در  سال های اخیر و نیز چشم انداز مثبت توسعه همکاری های دوجانبه در آینده است. 

چنانکه عمان به عنوان یکی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، در طول حدود سه دهه گذشته، از روابطی متعادل و رو به پیشرفت با همسایه بزرگش در شمال خلیج فارس برخوردار بوده است و مقامات عمانی کوشیده اند با وجود برخی تنش ها و کارشکنی ها در حوزه خلیج فارس که بیشتر از سوی قدرت های فرامنطقه ای سامان و جهت داده شده، روابط متعادل خود با ایران را حفظ کنند. 

این در حالیست که در حوزه های حسّاس امنیتی نیز دو کشور دارای همکاری های نزدیک و رو به گسترشی بوده اند که حضور در رزمایش های نظامی یکدیگر به عنوان ناظر، نشان دهنده اعتماد متقابل بین دو کشور واقع در حوزه خلیج فارس و تلاش برای ارائه الگوی قابل تعمیم در حوزه همکاری های مشترک و همه جانبه در منطقه است. 

در وضع کنونی نیز امضای اسناد مربوط به همکاری های راهبردی بین دو کشور، یقینا بر گستره همکاری های سیاسی و امنیتی دو کشور بیش از پیش خواهد افزود، ضمن اینکه امضای سند همکاری ها در زمینه صدور گاز ایران به عمان - که با توسعه میدان گازی کیش، مقدار صادرات گاز ایران به عمان، به دو میلیارد فوت مکعب خواهد رسید - روابط اقتصادی دو کشور را وارد مرحله ای جدید خواهد کرد.

افزون بر این، ظرفیت های موجود در عمان از نظر وجود مناطق آزاد تجاری و بنادر مختلف، ضمن آنکه زمینه برتری سرمایه گذاری های مشترک را فراهم ساخته است، همچنین زمینه برای صدور کالاهای غیر نفتی ایران به کشورهای منطقه از طریق عمان را هموار خواهد ساخت.

انرژی ، ضرورت ارزیابی واقعیت ها

یازدهمین همایش بین المللی انرژی در حالی در رم، پایتخت ایتالیا آغاز به کار کرد که این هفته بهای نفت خام در بازارهای جهانی، به رکورد بی سابقه 117 دلار در هر بشکه رسید.
 
در حقیقت، انرژی به عنوان خون جاری در پیکر صنعت نوین جهان، عاملی تاثیرگذار بر تمام عرصه های اقتصادی شامل تولید، تجارت و عرضه است و به طبع، نوسان در قیمت نهاده های انرژی به ویژه نفت که هنوز مهم ترین حامل انرژی برای چرخ های صنعت در جهان است، تاثیر مستقیمی بر اقتصاد جهانی خواهد گذشت.

این حقیقت در واقع نکته مشترکی است که همه کارشناسان اقتصادی، به ویژه کارشناسان انرژی در جهان درباره آن اتفاق نظر دارند. با این حال، نکته قابل توجه، روش رویارویی با این واقعیت از سوی محافل سیاسی و اقتصادی در نقاط مختلف جهان است. چنانچه کشورهای صنعتی و کارتل های اقتصادی غرب، با اعمال فشار بر کشورهای تولیدکننده نفت، می کوشند به صورت غیر واقعی، قیمت نفت را پائین نگه دارند و همه پیامدهای آن را بر کشورهای تولیدکننده تحمیل نمایند.

این در حالیست که بر اساس جدیدترین برآوردها، نرخ کنونی نفت در بازارهای جهانی - که قیمتی بی سابقه خوانده می شود -، در مقایسه با هزینه های تولید و صادرات و ارزش واقعی نفت در عرصه اقتصاد جهان، پائین تر از نرخ واقعی ارزیابی می شود.

ضمن اینکه کشورهای صنعتی، به عنوان قطب هایی که انحصار صنعت نفت را در دست دارند، تجهیزات صنعتی مربوط به اکتشاف و استخراج نفت را با هزینه های سنگین در اختیار تولیدکنندگان قرار می دهند. این موضوع در کنار هزینه خوردگی در صنعت نفت، هزینه های حمل و نقل و بیمه، بخش عمده ای از بهای 117 دلاری نفت را به خود اختصاص می دهد و در عمل، سود ناشی از فروش نفت را کاهش می دهد.

این در حالیست که کشورها و کارتل های غربی با وجود متهم کردن کشورهای تولیدکننده نفت، خود بیشترین سود را از فرآورده های نفتی می برند، چنانچه کشورهای اروپایی در سال 2005 ، بیش از 270 میلیارد دلار از ناحیه مالیات بر مصرف انرژی، درآمد داشته اند، در حالی که، کل درآمد سازمان کشورهای صادرکننده نفت، "اوپک"، در بخش فروش نفت در این سال، فقط 175 میلیارد دلار بوده است.

افزون بر این، کارتل های جهانی فرآوری و پالایش نفت، فرآورده های پتروشیمی و دیگر اقلام مشتق از نفت را نیز با چند برابر قیمت واقعی به بازار عرضه می کنند و نشان می دهد که عامل اصلی در گرانی انرژی و مشتقات نفت، سودجویی کشورها و شرکت های غربی است، نه قیمت نفت که هنوز با قیمت واقعی این کالای راهبردی، فاصله فراوان دارد.

سرانه مطالعه ؛ آنچه هست ، آنچه باید باشد

طبق آخرین آمارهای مراجع رسمی ، سرانه مطالعه در ایران، فقط دو دقیقه در روز است.
حال سئوالی که مطرح است اینکه: با وجود افزایش مستمر تعداد نویسندگان و مترجمان در کشور، چرا سرانه مطالعه در کشور همچنان پائین و با شدت بیشتری در حال کاهش است؟ 

طبیعی است در پاسخ به این پرسش باید به عوامل چندگانه ای  توجه کرد. بی تردید، جدی ترین عامل کاهش سرانه مطالعه، در حوزه فرهنگی، قابل بررسی است. ظهور سرگرمی های جدید و گسترش آن در کشور نظیر رسانه های دیداری و شنیداری، اینترنت و گوشی های همراه، بخش عمده ای از اوقات فراغت مردم، به ویژه جوانان را به خود اختصاص داده و در عمل، به انزوای کتاب و مطالعه در فرهنگ ایرانی انجامیده است. 

در این زمینه شاید برخی با مقایسه سرانه بالای مطالعه در کشورهای توسعه یافته، نظیر ژاپن با سرانه 90 دقیقه مطالعه در روز یا انگلیس با حدود 55 دقیقه در روز، اینگونه تاکید کنند که توسعه سرگرمی های مدرن، چندان ارتباطی با کاهش مطالعه در ایران ندارد، اما هر چند صرف توسعه این گونه ابزار و امکانات به معنای کاهش سرانه مطالعه نیست، اما فرهنگ نادرست استفاده از این امکانات، آثار منفی خود را بر جامعه ما تحمیل کرده است. 

نکته دیگر در حوزه فرهنگی، ناتوانی در نهادینه سازی فرهنگ مطالعه، آموزش ندادن مطالعه به کودکان و بی توجهی به تبلیغ فراگیر کتاب به عنوان یک محصول فرهنگی است. 

متاسفانه، رسانه های تاثیرگذار در حوزه تبلیغ در کشور ما، هیچ وظیفه ای درباره تبلیغ کتاب احساس نمی کنند و متولیان فرهنگی نیز هیچ اقدام مشوق یا ملزم کننده ای در چارچوب ترویج فرهنگ مطالعه در کشور انجام نداده اند. 

نکته اثرگذار دیگر در کاهش سرانه مطالعه در کشور، مقوله اقتصاد و پیامدهای آن بر حوزه فرهنگ است. گرانی قیمت کتاب و در دسترس نبودن مراکز عرضه کتاب در این بخش، قابل ارزیابی است.
به طبع اگر آثار فرهنگی مکتوب با هزینه مناسب و در مراکز خرید عمومی، برای دید مردم قرار گیرد، توجه و رغبت مردم به خرید کتاب افزایش خواهد یافت. ضمن اینکه شرایط اقتصادی و معیشت جامعه به نحوی است که بیشتر مردم برای تامین معاش خود در بیش از دو تا سه نوبت کاری، کار می کنند و با توجه به فضای حاکم بر بازار، همواره تحت تاثیر دغدغه های معیشتی قرار دارند؛ واقعیتی که فراغت لازم برای مطالعه را از مردم سلب کرده است. 

روشن است عللی که برشمرده شد، واقعیت هایی عینی است که کاهش سرانه مطالعه را در پی داشته است و باید برای بهبود این سرانه به صورت جامع، مسائل موثر را مورد بررسی و اصلاح قرار داد.